جستو جو

حجاب ایرانی ، حجاب شایسته

حجاب ایرانی ، حجاب شایسته

حجاب ایرانی ، حجاب شایسته

 

مقوله ی حجاب در دنیا ، دارای بحثی گسترده ، به گستردگی تاریخ بشریت است ؛ انسان ها در ادوار مختلف در باب چگونگی پوشاندن خود به درک مختلف و رو به رشدی رسیده اند ، و ادیان هم پرده از اسرار وجوب حجاب برای بشریت برداشته اند و البته اسلام کاملترین آن را بیان کرده است.

اما نکته ای که مرا بر آن داشت که درباره حجاب ایرانی ، به تحریر این سطور بپردازم ، این است که ، مدتی است دل مشغولی این بحث را دارم که عده ای ایران باستان گرا ، که البته آگاهی کاملی هم در باب تاریخ ایران باستان ندارند ، مدعی هستند که ، اسلام آزادی ایرانیان و به ویژه زن ایرانی را گرفته ، و موجب عدم رشد زنان ایرانی شده ، و با بی توجهی به آزادی فردی ، زنان را مجبور به پوشش شدید می کند . این عده که بهره ای اندک از تاریخ ایران باستان دارند ، گمان می کنند که آنچه در عصر پهلوی در باب رفتار زنان رواج داشته ، همان است که در ایران باستان بوده است.

غافل از این معنا که آنچه در عصر پهلوی درباره رفتار و پوشش زنان رخ داده ، همگی اعمالی نو بوده ، و هیچ ربطی به اصالت ایران و ایرانی ندارد ، بلکه این اعمالی که توسط حکومت پهلوی درباره پوشش زنان رخ می داده به اشاره غرب صورت می گرفته است .

از سوی دیگر ، غرب هم با ساخت فیلم هایی درباره تاریخ ایران ، که البته تاریخ تحریف شده ای می باشد ، به رشد این باور غلط ( که در ایران باستان زنان در پوشش آزاد بودند و حجابی وجود نداشته ، که این باور غلط هم اینک در اذهان افرادی از جامعه ما ایجاد شده ) دامن می زند . در فیلم شاهزاده ایرانی ، شاهد آن هستیم که شاهزاده خانم قلعه الموت ، با لباسی نیمه برهنه به تصویر کشیده شده است و رفتاری کاملا آزادانه و به دور از حیا دارد.

این فیلم و امثال آن ، ضمن ارائه تاریخی جعلی از ایران ، که البته هدفمند هم می باشد ، با توجه دادن بیننده به آزادی زن در پوشش و رفتار ، قصد آن را دارد که این مدعا را در اذهان مخاطبین به اثبات برساند که : زن ایرانی در ایران پیش از اسلام آزاد بوده و خود را نه در رفتار و نه در پوشش ، مقید به هیچ قیدی نمی کرده.

قصد من از تحریر این نوشتار ، بیان واقعیت حجاب در ایران پیش از اسلام است ، آن هم به صورت کوتاه و مختصر و البته با بیان شواهدی دقیق و محکم ، تا به امید خدا روزنه روشنی برای محققین دیگر ایجاد کنم ، تا آنها به خلق آثاری مفصل تر درباره حجاب ایرانی بپردازند.

ویل دورانت معتقد است ، پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجسته است که می توان ایران را منشا اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست.

چرا حجاب ؟

ابتدا باید به این سوال پاسخی مناسب داد و سپس به بیان شواهد موجود در متون تاریخی درباره حجاب زنان ایرانی پرداخت.

حجاب و پوشش ، تدبیری است که هم موجب گرانبها تر شدن زن در نزد مرد به نحو اخص و در نزد جامعه به نحو اعم می شود ، و هم موجبات دفع بسیاری از فسادهای اجتماعی را فراهم می کند.

یک مثال برای این مطلب کفایت می کند : در طلا فروشی ها ، سرویس های طلای گران قیمت ، در گاو صندوق نگهداری می شود و به مشتری هایی که خریدار واقعی هستند ، عرضه می شود ، و طلاهایی که قیمت پایین تری دارند در ویترین عرضه می شود ، و البته طلاهای بدلی هم در کنار خیابان و در دست دستفروشان دست به دست می گردد.

اینک زنان خود تامل کنند ، که می خواهند همچون طلایی گران قیمت در پوشش و حفاظ باشند و یا مانند طلایی بدلی و بی ارزش در دست مردمان پست ، دست به دست شوند ؟

متون تاریخی موجود درباره ایران باستان ، به جهت آنکه از روی سنگ نگاره ها ، کتیبه ها ، مهر ها ، سکه ها و یافته های دیگر باستانشناسی گرد آمده ،و اقسام دیگر منابع مثل روایات و خاطره ها و ... بسیار اندک می باشد ، از اینرو آنچه که بدست می آید ، بیشتر به مسائل موجود در دربار ها پرداخته و تاریخ شاهان را بیان می کند و کمتر از زندگی روزمره مردم چیزی بدست می آید.

اما آنچه که در این باره موجود است ، قابل تامل و توجه می باشد و این مسئله را اثبات می کند که در ایران پیش از اسلام هم ، حجاب مورد توجه بوده است.

دوره ماد و هخامنشیان

بناهای شناخته شده ی ایرانی در این ادوار ، تصویری را از زنان ارائه نمی دهند ، که این خود مسئله ای قابل تامل و تفکر است !اگر چه این مسئله باعث بدست آمدن اطلاعات اندک ما از پوشش زنان این دو دوره شده ، اما تصاویر کمی از زنان در وسایلی ماننده ، پارچه ، مهر ها ، اشیای زینتی و ... به چشم می خورد.

بعضی از اشارات ، پیرامون حجاب زنان ایرانی ، از سوی نویسندگان عهد کهن صورت گرفته ، از جمله اشارات کتزیاس درباره ملکه ایران و یا نوشته های هرودت.

آنچه مسلم می باشد ، این است که ، در نقوشی که از زنان بر روی وسایل یاد شده و امثال آنها بدست آمده و یا اشارات نویسندگان یونانی ، زنان درباری : لباس چین دار و کیتون پر حجم « ایونی » تن می کردند . گاهی هم دیده شده ، زنان بالاپوشی چون چادر امروزی که سر و گردن را می پوشاند به سر می کردند.

از شواهد تاریخی دیگر در باب حجاب زنان ایرانی عصر ماد و هخامنشیان می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1)سرپوشی زنانه تکه دوزی شده با چرم که از منطقه پازیریک بدست آمده ، این سرپوش به نحوی است که فقط صورت دیده می شود و دیگر نواحی سر به طور کامل پوشیده می شود ؛ این سرپوش به قدری بلند است که اطراف گلو را می پوشاند.2

2)نقش مهری ، که در آن خانمی به همراه ملازمانش حضور دارد . جالب آنکه هم این زن سرشناس و هم ملازمانش که مسلما از نظر جایگاه اجتماعی ، پایین تر از وی بوده اند ) دارای پوششی کامل ، شامل: سر پوش بلند ، و لباس بلند و پرحجم و غیر بدن نما هستند.

و یا حجاری که بر روی سنگی در ارگیلی ((ERGILI 3)واقع در شمال غربی آناتولی می باشد . در این حجاری زنی ایرانی با پوششی چادر مانند بر مرکبی سوار است.

البته باید توجه داشت که این پوشیدگی از روی حیا و عفت ، به هیچ عنوان مانع فعالیت های اجتماعی زنان این عصر نمی شده ، و همان طور که خانم پروفسور ماری کخ بیان می کند : در عصر هخامنشیان ، زنانی بودند که در کارهای تولیدی و بیرون از خانه فعالیت می کرده اند و حتی برخی هم« سرکارگر» بودند.

همان طور که اینک در عصر حاضر بیگانگان ، فرهنگ ما را نمی شناسند و در مورد آن هر آنچه که بخواهند می گویند ، در اعصار گذشته هم همین طور بوده ، مثلا پلوتارک ( تمیستوکلس ، بند ۲۶ ) می نویسد : « اغلب بربر ها ، مخصوصا ایرانی ها ، درباره ی زنان شان طبعی بسیار حسود دارند . مرد های ایرانی نه تنها به شدت مواظب اند تا چشم بیگانه ای بر زنان شان نیفتد ، بلکه درباره زنان خریداری شده و برده ی خود نیز سخت پای بند حراست اند . زن ها در خانه ها پشتِ بَست و کلون زندگی می کنند و به هنگام سفر در حصار چادر ارابه قرار دارند.

پر واضح است که این سخنان به جهت عدم شناخت صحیح فرهنگ ایران زمین ، خالی از واقعیت است . اما از درون این شرح که استنباطی باطل دارد، می توان مفاهیمی صحیح برداشت کرد ؛ این نوشته نشان می دهد که: مرد غیور ایرانی حاضر نیست که زنان خانه اش بی واسطه و حجاب در جامعه حاضر شوند، چرا که برای او ارزش غائل است و به فکر سلامت جامعه و خانه ی خود است . این همان نگاهی است که اسلام بر آن مهر تایید زده است .

و از سوی دیگر همانطور که گفته شد ، برخی از زنان به تناسب نیاز ، در بیرون منزل شاغل بوده اند.

از مسائل قابل توجه برای زنان شاغل عصر هخامنشیان می توان به : مرخصی های بارداری ، خدمت در شهر محل سکونت و افزون بودن حقوق زنان سرپرست خانواده اشاره کرد.

پس جامعه ی ایرانی عصر هخامنشیان ، علاوه بر حفظ ارزش زن و کرامت و عفت وی ، در صورت نیاز به کار برخی زنان ، وسایل راحتی را برای آنان فراهم می کرده است ، و این امری قابل توجه است.

اشکانیان

در باب اشکانیان ، به طور کل ، آثار تاریخی و حجاری های کمتری نسبت به دیگر اعصار تاریخ باستان ایران وجود دارد ، چرا که بسیاری از آثار و ابنیه و حجاری های این عصر به مرور زمان و یا به دست سلسله های بعدی ویران شده است . اما از آنچه که از آثار این عصر مانده باید ، این مطلب را بیان کرد که: زنان به ندرت در حجاریهای پارتی به تصویر کشیده شده اند.

و مطالب ما در خصوص حجاب زنان اشکانی از روی همین معدود حجاری ها و پیکره هایی می باشد ، که از آن عصر بجا مانده.

لباس اصلی زنان پارتی ، مرکب از تن پوشی است پرچین و بلند با کمربندی ، که این تن پوش روی قوزک پا ها همراه با چینهای ظریف و فراوان می افتاده.

پر واضح است که این لباس ، دارای پوشیدگی کامل بدن می باشد و علاوه بر زیبایی و ظرافت لازم ، بدن نما نیز نمی باشد نمونه این لباس و طرح ها مذکور ، در دو تندیس سنگی ملکه اشکانی که در عراق وجود دارد .

از دیگر اجزا جامه زنانه ، پوششی بوده که سر را به طور کامل می پوشانده . پای افزار آنان هم به احتمال قوی ، مشابه مردان بوده ، اما آثار شناخته شده چنان اندک و مختصرند ، که امکان استنتاجات بیشتر را فراهم نمی سازد

اما از آنچه که به دست ما رسیده و بیان شد ، در می یابیم که پوشش زنان این عصر هم ، مانند عصر ماد و هخامنشیان ، پوششی کامل ، زیبا ، ظریف و شایسته بوده است .

ساسانیان

لباس مورد استفاده توسط زنان غیر دَرباری ، شامل تونیک بلندی بوده که اقتباسی از کیتون یونانی بوده است.

این تونیک یا بدون کمربند بود و آستینهای بلندی داشت ، یا اینکه بی آستین بود و با کمربندی بسته می شد . این جامه در آغاز پادشاهی شاپور اول ، در موزائیک های بیشاپور ظاهر گشت . پوششی که بر روی تونیک پوشیده می شد ، روی اعضای پایین بدن انداخته شده و از روی شانه چپ ، رد می شد و در واقع خلف جامة چهارگوش یونانی بود که بعدا توسط زنان متشخص رومی پوشیده شد.

این پوشش در شانه گره خورده یا با عبور سر از داخل آن پوشیده می شد . این پوشش در قسمت فوقانی ران ها نیز با حلقه هایی از نقش گل ، در حاشیه ای مزین به زیور آلات آراسته می شد.

این پوشش غالب در عصر ساسانی است ، که البته اطلاعات کمی در مورد پوشش سر وجود دارد و شواهد موجود ، دلالت بر استفاده از سربند هایی دارد ، که کلاهی مستطیلی شکل بوده . در طبقه سلطنتی هم از سربند های ظریف تر استفاده می شده است.

منابع اطلاعاتی برای شناخت پوشش عصر ساسانی ، حجاریهای مختلف از جمله طاق بستان و یا نقش کاشی ها و سکه ها و ... می باشد.

در پایان باید بیان کرد که زنان ایران زمین ، در پی تدبیری عاقلانه و در سایه غیرت مردان ایرانی ، پوششی را انتخاب کرده اند،که ضمن حفظ ارزش و منزلتشان و حفظ حیا و عفتشان ، موجب سلامت اخلاقی جامعه نیز می شود ، و البته این پوشش که واقعا پوشش شایسته است ، مانعی بر سر راه حضور زنان در عرصه ی فعالیت های مفید اجتماعی(آن هم به شرط ضرورت ) نمی باشد.

 

در این نوشتار نویسنده کوشده است به بررسی سینمای ایران هراس …

در این نوشتار، نویسنده به مناسبت توهین یکی از خواننده های …

در این مقاله به بررسی استفاده ابزاری از زنان در عرصه سینما …

در این مقاله که حدود ۱ سال قبل از شدت گرفتن آشوب ها در سوریه …

از میان برنامه های گسترده فرهنگی و اجتماعی که در دوران سلطنت …


ارسال دیدگاه
دیدگاه شما بعد از تایید در قسمت نظرات نمایش داده خواهد شد.
لطفا نام را وارد نمایید.
لطفا متن دیدگاه را وارد نمایید.